آزمون آنلاین فارسی 1 - درس هجدهم: عظمت نگاه | آزمون شماره 499

اینجا نشسته بر سر هر راهی/ دیو دروغ و ننگ و ریاکاری/ در آسمان تیره نمی بینم/ نوری ز صبح روشن بیداری

هر دم از آیینه می پرسم ملول/ چیستم دیگر به چشمت چیستم؟/ لیک در آیینه می بینم که وای/ سایه ای هم زآنچه بودم نیستم

چشمان تو رنگ آب بودند/ آن دم که تو را در آب دیدم/ در غربت آن جهان بی شکل/ گویی که تو را به خواب دیدم

من و آن تازه نسیم دلکش/ می گشاییم سوی هم آغوش/ همچو دو مست، ولی من آتش/ او به دل سرد و بیفتاده ز جوش

ای چشم ز گریه سرخ، خواب از تو گریخت/ ای جان به لب آمده، تاب از تو گریخت

ساقی به فریادم برس، غم پرپرم کرد/ چشمان او چشمان او خاکسترم کرد

از عشق آنچه را به سخن ها شنیده ام/ در یک نگاه شبنم و خورشید دیده ام

از عشق آنچه را به سخن ها شنیده ام/ در یک نگاه شبنم و خورشید دیده ام