آزمون آنلاین فارسی 1 - درس شانزدهم: خسرو | آزمون شماره 13166

در بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم / سرزنش‌ها گر کند خار مغیلان غم نخور

ور نهد در ره ما خوار ملامت زاهد / از گلستانش به زندان مکافات بریم

با این همه هر آن که نه خواری کشید از او / هرجا که رفت هیچ کسش محترم نداشت

باز آ که چشم بد ز رخت دفع می‌کند / ای تازه گل که دامن از این خار می‌کشی

گلیم نازک و لطیف، ستمکار، سربند، دشمن

جامعه‌ای کم‌ارزش، جفاکار، عمامه، بدخواهی

 گلیم درشت و کلفت، ستم‌کار، سربند، ستیزه‌کار

گلیم درشت و کلفت، ستمگری، عمامه، بدخواه

الزام: ضرورت _ تعلیقات: پیوست‌ها _ سنگ‌دل : بی‌رحم

پلاس: گلیم درشت و کلفت _ معاصی: گناهان _ باری: خلاصه

استرحام: رحم خواستن _ بدسگال: بدکردار _ لهو و لعب: بازی و سرگرمی

زنگاری: سبزرنگ _ مطرب: نوازنده _ اَوان: هنگام