آزمون آنلاین فارسی 2 - درس دهم : بانگ جَرَس | آزمون شماره 5205

باری است سر بر دوش من خواهم فکندن بار من /باری چو باری می کشم بر دوش هم بار شما

داد تو را داد تا که داد دهی تو  /گر ندهی داد، داد از تو کند داد

دادگر آسمان که داد بشر داد /  داد که تا خاکیان، رَهند ز بیداد

بادت به دست باشد اگر دل نهی به هیچ / در معرضی که تخت سلیمان رود به باد

تو                    

عیب                          

کسان                        

مگس

وجه خدا اگر شودت منظر نظر / زین پس شکی نماند که صاحب نظر شوی
 

یار مردان خدا باش که در کشتی نوح / هست خاکی که به آبی نخرد طوفان را
 

میان او که خدا آفریده است از هیچ / دقیقه ای است که هیچ آفریده نگشادست
 

غیرتم کشت که محبوب جهانی لیکن / روز و شب عربده با خلق خدا نتوان کرد
 

دو

یک

چهار

سه

تهمتن گز اندر کمان راند زود / بدان¬سان که سیمرغ فرموده بود (حماسی)

ای سلیمان در میان زاغ و باز / لطف حق شو، با همه مرغان بساز (تعلیمی)

برارم ز بن بیخ بیداد را / به گردون زنم پایۀ داد را (انقلاب اسلامی)

نه تلخ است صبری که بر یاد اوست/ که تلخی شکر باشد از دست دوست (غنایی)