شرکت در آزمون آنلاین علوم و فنون ادبی 3 - درس 5: اختیارات شاعری 1 (زبانی) | آزمون شماره 1719

قافله شب چه شنیدی ز صبح / مرغ سلیمان چه خبر از سبا؟

گو رمقی بیش نماند از ضعیف / چند کند صورت بی‌جان بقا؟

بر سر خشم است هنوز آن حریف / یا سخنی می ‏رود اندر رضا؟

هر سحر از عشق دمی می‏زنم / روز دگر می ‏شنوم برملا

تا توانی می‌گریز از یار بد / یار بد بدتر بود از مار بد

شیر را ننگ است گر بی‌دُم زید / مرد را گر خالی از مردم زید

افعی شهر از تب دیوانگی / حلقه می‌زد گِرد مرغ خانگی

آسیابان گویدت کی نان خوار / گر نگردد این که باشد نانبا

آینه‌ات دانی چرا غمّاز نیست؟ / زان‌که زنگار از رُخش ممتاز نیست

هر نسیمی که به من بوی خراسان آرد / چون دم عیسی در کالبدم جان آرد

هزار نقش برآرد زمانه و نبود / یکی چنان که در آیینه تصوّر ماست

دگرباره خیاط باد صبا / بر اندام گل دوخت رنگین قبا

ز بس خون‌ها که می‌ریزی به غمزه / شمار کشتگان ناید به یادت

جهان از فتنه آبستن شد آن روز / که مادر در جهان حسن زادت

گر از خون ریختن شرمت نیاید / ز رنج غمزه باری شرم بادت

به شام آورد روز عمر ما را / امید وعده‌های بامدادت