شرکت در آزمون آنلاین فارسی 2 - درس نهم : ذوق لطیف | آزمون شماره 1661

آن غفّاري که بر اولیاي خود رایت نصرت آشکار کرد و آن قهّاري که بر اعداي خود آیت نعمت پیدا کرد.

وحی فرستاد بدان سر سرور و مقدّم موجودات و سلالۀ طهارت و کان فتوّت، سردفتر برگزیدگان.

باز جماعتی که بوي اخلاص به مشامِ ایشان رسیده بود، نفس را قهر کردند تا به هواي ابد برسد و فردوس اعلی مأواي ایشان گردد.

از کاس مودّت شراب الفت چشیده و قلم روح این رقم بر لوح روزگار ایشان زده، آن را که خواهم بردارم و آن را خواهم فرو گزارم.

یکی نام نیکو ببرد از جهان/یکی رسم بد ماند ازاو جاودان

جهان را چون رباطی با دو دَر دان/که چون زین در در آیی بگذري زان

جهان چاهی است بی بن بر سر راه/نشاید مست خفتن بر سر چاه

پار گذشت آن چه دیدی از غم و شادی/  بگذرد امسال و همچو پار نماند 

ملامت و هیاهوی مردم- تدریس و وعظ- ضیعتک حلال

مسرّت و بذله­ گویی- میثاق مؤکّد- ضبط کردن

حَسّم و مطربان-غوز کردن-غرامت زده

رقعه نشستن-صعب و سخت-قونیّه و حلب

چون برانگیخت مرا رفت و چراغی بفروخت / بی اِبا همچو رفیقی که بود از اشباه

عقل غیر از تو ندیده است و نبیند دگری / گر بود آری از امثال و بری از اشباه

عاشق مهجور نگر عالم پرشور نگر / تشنه مخمور نگر ای شه خمار بیا

ارواح قدس جمله نمودار معنیم / اشباح انس جمله نگه دار پیکرم

صائب چو موج از خطر بحر ايمن است / هر کس عنان به دست توکل سپرده است

توسنی نيست توکل که سکندر بخورد  / هرکه بسپرد عنان را به توکل آسود

با توکل کس نمي پرداخت گر ميداشت شرم / دستگاه نعمت بی خواست بدخود ميکند

با توکل سفری شو که درين راه ، به چاه  / هرکه از دست نينداخت عصا می افتد