شرکت در آزمون آنلاین فارسی 3 - درس 2: مست و هشیار

در کدام بیت غلط املایی وجود ندارد؟

جدار بزم تو را مهر گشته حاشیه‌پوش سوار عزم تو را چرخ گشته غاشیه‌دار

ظهور عشق ز ما خاکیان قریب مدان کز ابرهای سیه برق در وجود آید

مبارز او بود کاوّل قضا با جان و تن گیرد ز کوی تن برون آید به شهر دل وطن گیرد

هر چه در الواح گردون است از اسرار غیب در ورق‌های وقوفش بر ولا مستور باد

مفهوم بیت " گر نور عشق حق به دل و جانت افتاد / بالله کر آفتاب فلک خوبتر شوی " با کدام گزینه قرابت دارد؟

بیدل به کنه عشق کسی کم رسیده است / از دور بسته اند سیاهی بر آفتاب

گدایی در جانان به سلطنت مفروش / کسی ز سایۀ این در به آفتاب رود

به صبر خواستم احوال عشق پوشیدن / دگر به گل نتوانستم آفتاب اندود

۹چنان بوی ظفر می زد ز شمشیرش که پنداری / ز تیغ آفتاب از عشق بشکفته است نیلوفر

واژه‌های زیر سه معنا دارند؛ کدام یک از معانی ذکر شده نادرست است؟

صنعت: پیشه، کار، حرفه

مدام: پیوسته، همیشه، مِی

صواب: درست، پسندیده، پاداش

مُلک: سرزمین، کشور، مملکت

کدام بیت با «جهان را سربه‌سر آینه می‌دان / به هریک ذره‌ای صد مهر تابان» تناسب مفهومی دارد؟

چو ذره گرچه حقیرم ببین به دولت عشق که در هوای رُخت چون به مهر پیوستم

ز آسـمـان بـگـذرم ار بـر مـنت افتد نظری ذره تـا مـهـر نـبـیـنـد بـه ثـریـا نرسد

هــزار ذره اگــر کــم شــود ز روی هـوا بـه ذره‌ای نـرسـد آفـتـاب را نـقـصـان

دل هـــر ذره را کـــه بـــشـــکــافــی آفــتــابــیــش در مــیــان بــیــنـی

در کدام بیت نوع بیان متفاوت است؟

هر کجا که داری می، جمله در حضور آور / بیم محتسب تا کی، می بیار و باداباد

یک قطره باد در تهِ خمخانه‌ام نماند / از بس که محتسب به لب امتحان چشید

گر کند رندی نظر بازی رواست / محتسب هم گاه‌گاهی می‌کند

حدیث حافظ و ساغر که می‌زند پنهان / چه جای محتسب و شحنه، پادشه دانست

شرکت در آزمون آنلاین فارسی 3 - درس 2: مست و هشیار | آزمون شماره 5906