شرکت در آزمون آنلاین علوم و فنون ادبی 1 - درس نهم: موازنه و ترصیع | آزمون شماره 16763

سرو فرازنده از قیام تو بی پا/ مهر فروزنده از جمال تو زایل

برگ بی‌برگی بود ما را نوال / مرگ بی‌مرگی بود ما را حلال

نظری به حال من کن چو قدح به دست گیری/ گذری به خاک جم کن چو به دست جام داری

گشت فراق و وصل تو مرگ و بقای عاشقان/ کشتی و زنده ساختی ای تو خدای عاشقان

موازنه، تقابل سجع‌های متوازن یا متوازی در دو یا چند جمله است.

تقابل سجع‌ها، افزایشدهندۀ موسیقی لفظی شعر است.

آرایۀ موازنه در نثر به کار نمی‌رود.

ترصیع، موازنه‌ای است که، همۀ سجع‌های آن متوازی باشد.

 صدف‌وار گوهرشناسانِ راز / دهان جز به لؤلؤ نکردند باز

غرور حسن اجازت مگر نداد ای گل / که پرسشی نکنی عندلیب شیدا را

 کس چو حافظ نگشود از رخ اندیشه نقاب / تا سر زلف سخن را به قلم شانه زدند

عالَم از شور و شر عشق خبر هیچ نداشت / فتنه‌انگیز جهان نرگس جادوی تو بود

جفا پل بود بر عاشق شکستی/ وفا گل بود بر دشمن شکستی

سالک راه تو را با مالک و رضوان چه کار؟/ عابدان قبله را با کفر و با ایمان چه کار؟

تیر بلای او را جز دل هدف نباشد/ تیغ جفای او را جز جان سپر نباشد 

با درد خستگانت درمان چه کار دارد/ با وصل کشتگانت هجران چه کار دارد