شرکت در آزمون آنلاین عربی،زبان قرآن 3 - درس اول

عیّن الصحیح عمّا طلب منک ممّا اُشیر إلیه بخطّ:

بل تراهم خلقوا من طینة/ هل سوی لحم و عظم و عصب: هو التراب الممزوج بالماء/ جمعه أعاظم!

هذه النقوش تَدلّ علی الشعائر الخرافیّة الّتی کانت شائعة هنا! مفرده «النقش»/ تطلق علی مراسیم تنعقد لکسب رضی المعبود!

نبیّ اللّه الحنیف کسّر جمیع الأصنام إلّا الأکبر منها!: صفة من صفات اللّه تدلّ علی أنّه لاشریک له / تمثال من حجر أوخشب أوحدید یُعبد من دون الّه

نقرأ فی سیرة الأنبیاء قصص صراعهم مع الکافرین!: مرادفه «مصیر» / هو النزاع و المحاربة و الخصومة

« اُصیبت الشّعوبُ المختلفة في دینهم بالخرافات علی مَرِّ العصور، ولکنّ الأنبیاء بیّنوا لهم الدّین الحقّ! »:

در گذر زمان دین ملّت های مختلف به خرافه هایی آمیخته شد، امّا پیامبران آن ها دین حق را برایشان بیان کردند!

ملل مختلفی دین هایشان به خرافه هایی در طول زمان ها آمیخته گردید، ولیکن بیان دین حق، توسط پیامبران بود!

با گذشت عصرها، ملّت های مختلف در دین خود دچار خرافات شدند، امّا پیامبران دین حق را برای آنها روشن کردند !

ملّت های مختلفی در دین خود، با گذر زمان دچار خرافه گردیدند، ولی پیامبران دین حق را برایشان آشکار میکردند!

عیّن الأصحّ و الأدقّ في الجواب للترجمة.

«لیتنا تجنَّبا الشعائر الخرافیّة و کان اهتمامُنا بدینٍ فطريّ یکون في وجودنا!»:

کاش از شعارهای خرافی دوری کرده بودیم و به دین فطری وجودمان اهتمام می‌ورزیدیم!

ای کاش از شعائر خرافی دوری می‌کردیم و توجّه ما به دینی فطری بود که در وجود ماست!

ای کاش شعارهای خرافی را از خود دور می‌کردیم و به دینمان که فطری و در وجود ماست توجّه می‌کردیم!

کاش از شعائری که خرافی هستند اجتناب کرده بودیم و توجّه ما به دینی بود که فطری در وجود ما قرار دارد!

عیِّن الصحیح:

إطعام المساکین ممّا لا نأکل أمرٌ مذمومٌ!: غذا خوردن بیچارگان از آن‌چه خودمان نمی‌خوریم، امری نکوهش شده است!

لا ینقطع عمل الإنسان من ولد صالح یدعو له!: عمل انسان را از فرزند صالحی که برای او دعا می‌کند، قطع نمی‌کنند!

یا رَبّی لا تُخزني في یوم البعث أمام الناس!: ای پروردگار من، در روز رستاخیز مرا در برابر مردم رسوا مکن!

إنّما الجاهل یفتخر بنسبه من بین الناس!: همانا فقط جاهل در میان مردم به نسب خود افتخار می‌کند!

عیّن الأنسب في الجواب عن الترجمة:

«قد یُفهِّمنا الدَّهر أنّ حظّنا في أن لایَحدُث بعض الحادثات!»:

روزگار به ما فهمانده است گاهی شانسمان در چیزی است که برخی حادثه‌ها به وقوع بپیوندند!

روزگار گاهی به ما می‌فهماند که شانسمان در این است که بعضی حادثه‌ها رخ ندهد!

گاه روزگار به ما می‌فهماند خوش‌شانسیم که بعضی حادثه‌ها رخ نمی‌دهد!

روزگار گاه به ما فهمانده که شانس ماست که برخی حوادث را به وجود نمی‌آورد!

شرکت در آزمون آنلاین عربی،زبان قرآن 3 - درس اول | آزمون شماره 2040