شرکت در آزمون آنلاین فارسی 2 - درس سوم : در امواج سند | آزمون شماره 8682

ویرانه به ما ده و برون رو / تشنیع مزن مگو پریشان

یکی لطیفه ز من بشنو ای که در آفاق/ سفر کنی و لطایف ز بحر و کان آری

او عقل سبک کجا رباید / عقلی خواهد چو عقل لقمان

گفتی که تو در میان نباشی / آن گفت تو هست عین قرآن

بیماری تشنگی _ بازداشت

بیماری تشنگی _ باز خواست

آب طلب کردن _  به دل گرفتن

آب طلب کردن _ مانع شدن

از این سدّ روان در دیدۀ شاه/ ز هر موجی هزاران نیش می رفت

شبی آمد که می باید فدا کرد/به راه مملکت فرزند و زن را 

در آن سیماب گون امواج لرزان/خیال تازه ای در خواب می دید 

به فرزندان و یاران گفت چنگیز / که گر فرزند باید،باید بدین سان 

علیم و دانا  -  نواحی و حواشی

مبدأ و سرآغاز  -  حزم و درایت

معونت و یاری  -  اشباه و نظایر

براعت و برتری  -  تحدید و ترساندن