شرکت در آزمون آنلاین فارسی 2 - درس هفتم : باران محبّت | آزمون شماره 1451

به ترک ملک دو عالم چهار تکبیر است / یکی نماز تهجد یکی دوگانۀ تو

چشم کردی به روی هرکس باز / نظری هم به این غریب انداز

شکسته دل تر از آن ساغر بلورینم / که در میانهٔ خارا کنی ز دست رها

بگریست چشم دشمن من بر حدیث من / فضل از قریب هست و وفا در غریب نیست

آبلیس پرتلبیس گرد (قالب /غالب) آدم برآمد و طواف کرد 

هر عصب و فکر به منبع (بی شائبه / بی شاعبه) ایمان وصل بود و به این دنیا دل نمی بست 

ور در انجام آن کار (اهمال / احمال ) را جایز نمی شمرد

جلال الدین به (اسرار/ اصرار) مریدان ، مجلس وعظ مجدد خود را برپای کرد.

تشبیه، مجاز، استعاره، تضاد

ایهام، جناس، مراعات‌نظیر، تشخیص

ایهام‌تناسب، حسن تعلیل، تضاد، کنایه

تضاد، حسن تعلیل، مجاز، استعاره

بذل او پشت ملت نبوی/شرم او روی دولت اموی

علم تنزیل مر ورا حاصل/دل او سرّ وحی را حامل

یکی لطیفه ز من بشنو ای که در آفاق/سفر کنی و لطایف ز بهر و کان آری

تو را چه غم که مرا در غمت نگیرد خواب/تو پادشاه کجا یاد پاسبان آری

هم‌صدا با حلق اسماعیل، اسرارنامه، فرهاد و شیرین، زندان موصل

بوستان، عبّاس میرزا آغازگری تنها، تذکره‌الاولیاء، الهی‌نامه

گلستان، بهارستان، اسرارالتّوحید، تحفه‌الاحرار

تحفه‌الاحرار، لیلی و مجنون، تذکره‌الاولیاء، اسرارالتّوحید