شرکت در آزمون آنلاین عربی، زبان قرآن 2 - درس پنجم

1- عیّن عبارةً لا یوجَدُ فیها فعلٌ له معنی المضارع الالتزامیّ؟

یقول الشّیوخ کلَّ یومٍ: لیت الشّباب یرجع یوماً!

یعلِّمنا المعلمون درسَ الحیاةِ دائماً و نحن نشکرهم!

(... ما يُرِيدُ اَللّهُ لِيَجْعَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ حَرَجٍ...(

علینا أن نتراحم جمیعاً فی ظروف الدّهر الصعبۀ!

2- « قد یلقی الشّابّ نفسَه بسبب أخطائه فی بئر، الخروج منها صعب کثیراً!»:

آن جوان بخاطر خطاهایش گاهی خویشتن را در چاهی می‎بیند که خروج از آن سخت است!

آن جوان که برای اشتباهاتش خود را در چاه می‎اندازد، بیرون آمدنش از آن خیلی دشوار است!

گاهی جوان بخاطر اشتباهاتش خود را در چاهی می‎اندازد که خارج شدن از آن بسیار دشوار می‏باشد!

گاهی یک جوان به‎علت اشتباهاتش خود را در چاهی می‎بیند که بیرون آمدن از آن خیلی سخت می‎باشد!

3- «سَلّم»:

للغائب ـ مزید ثلاثی من باب «تفعیل» ؟ فعل و فاعله و الجملة فعلیّة

فعل أمر ـ من مصدر «تسلیم» ـ مبنی للمعلوم / فعل و مع فاعله جملة فعلیّةٌ

ماض ـ مزید ثلاثی ـ بزیادةِ حرفین ـ مبنی للمعلوم / الجملة فعلیة

مزید ثلاثی من باب «تفعّل» ـ مبنی للمعلوم / فعل و مع فاعله جملة فعلیّةٌ

4- <<مفتاح الهدوء هو ٌن نعلم أنّه لا أثر لرأی الاخرین فی حیاتنا!>>:

کلید آرام بودن این است که نطر دیگران در زندگی ما هیچ تأثیری ندارد!

کلید آرامش یعنی بدانیم برای رآی دیگران در زندگی ما اثری وجود ندارد !

کلید آرامش آن است که بدانیم نظر دیگران هیچ تأثیری در زندگی ما ندارد!

کلید آربودن آن است که می دانیم برالی رأی دیگران در زندگی ما اثری وجود ندارد!

5-

عیّن الصّحیح في الترجمة:

أُریدُ من أختي الصغیرة أن تراجع طبیباً حاذقاً،: از خواهر کوچکترم از من می‌خواهم که به پزشک ماهری مراجعه کند،!

و أنا أعلم أنّ یدها تؤلمها و تَشْكو مِن صُداعٍ شدیدٍ،: در حالیکه می‌دانم که دستش درد می‌کند و از سردرد شدید شکایت می‌کرد،!

لیفحصها الطبیب و یصف لها أدویة تعالجها،! تا او توسط پزشک معاینه شود و برایش داروهایی تجویز کند که او را درمان کند،!

قال الطبیب لها: إن تناولي الأدویة تشْفي إن شاء الله: پزشک به او گفت: اگر این داروها را بخوری إن شاء الله شفا می‌یابی!

شرکت در آزمون آنلاین عربی، زبان قرآن 2 - درس پنجم | آزمون شماره 239