شرکت در آزمون آنلاین علوم و فنون ادبی 3 - درس 2: پایه‌های آوایی | آزمون شماره 4827

مستفعلن فعلاتن مستفعلن فعل

مفعول فاعلات مفعولن مفاعلن

مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن

مستفعلن فاعلات مستفعلن فعل

شکنجه صبر ندارم بریز خونم و رَستی

کز آن جانب که او باشد صبا عنبرفشان آید

می‌نپنداشتم که روز شود

ورای طاعت دیوانگان ز ما مطلب

ای آفتاب روشن و ای سایه همای       ما را نگاهی از تو تمام است اگر کنی

دیوانه عشقت را جایی نظر افتاده است          کانجا نتواند رفت اندیشه دانایی

عادت بخت من نبود آن‌که تو یادم آوری        نقد چنین کم اوفتد خاصه به دست مفلسی

کشته معشوق را درد نباشد که خلق        زنده به جانند و ما زنده به تأثیر او