شرکت در آزمون آنلاین علوم و فنون ادبی 3 - درس 12: آرایههای ادبی | آزمون شماره 1717
1-
آرایههای کدام گزینه در بیت زیر تماماً یافت میشود؟
«نافه را از کمند تو دل در گره / لعل را از عقیق تو خون در جگر»
2-
آرایه درج شده در برابر چند بیت نادرست است؟
الف- غرق خون بود و نمیمرد ز حسرت فرهاد خـوانـدم افـسانه شیرین و به خوابش کردم (تلمیح)
ب- طیـران مـرغ دیـدی تـو ز پـایبـنـد شهوت بـه درآی تـا بـبـیـنـی طیـران آدمـیت (جناس تام)
پ- گـرم بـازآمـدی مـحبوب سیم اندام سنگیندل گل از خارم برآوردی و خاراز پا و پا از گل (کنایه)
ت- آیــنــهات دانــی چــرا غــمــاز نــیـسـت زانـکـه زنـگـار از رخـش مـمـتـاز نـیـسـت (تشبیه)
ث- گـر نـخـواهـد کـه بـرآشفته شود کار جهان دسـت در حـلـقـه زلـف تـو کـمی باید زد (مجاز)
ج- چـراست پشت سپهر اینچنین خمیده و کوژ اگـر نـدارد پـیـش درش سـر تـعظیم (حسن تعلیل)
3-
ترتیب ابیات زیر به لحاظ داشتن آرایههای «تناقض- حسن تعلیل- جناس تام- ایهام- اغراق» کدام است؟
الف) گرچه زهجران او دردسری کم نبود/ کام دل خود ندید جان به کام آمده
ب) بود در بند تعلق سلمان/ به کمند تو درافتاد و برست
ج) از کمر بیرون نیامد تیشهی فرهاد ما/ کوه را برداشت از جا ناله و فریاد ما
د) اگر چراغ خمش گردد از نسیم چرا/ شد از نسیم بهاری چراغ گل روشن؟
هـ) بر سخن دعوی حق را نتوان بُرد از پیش/ هر که سر در سر این کار کند منصور است
4-
ترتیب ابیات به لحاظ داشتن آرایههای: استعاره، لف و نشر، تناقض و اسلوب معادله در کدام گزینه درست است؟
الف) پشت پا بر جسم زد جان تا هوای عشق کرد جامه را بخشد به ساحل هر که بر دریا زند
ب) بـر مـاه و سـرو آیـد هـرلـحـظه صـد قـیامت زان سـرو مـاه طلـعـت و آن ماه سرو قامت
ج) نـه کـوه کـنـی هـست در این عرصه نه پرویز آوازهای از عشق و هوس بیش نمانده است
د) غــمهـاش هـمـه شـادی بـنـدش هـمـه آزادی یـک دانـه بـدو دادی صـد بـاغ مـزیـد آمـد
5-
اگر بخواهیم ابیات زیر را بهترتیب داشتن آرایههای «ایهام - ایهامتناسب - اغراق - حسنتعلیل» مرتّب کنیم، کدام گزینه درست است؟
الف) مرا چه حاجت بزم کسان چنینکه مدام/ ز خون دیده شراب و ز دل کباب خورم
ب) از چه رو زرد شود چهره تو را در پیری؟/ میمکد خون تو این خاک سیه تا لب گور
ج) «هلالی» روز وصل آمد، مکن اندیشهی دوری/ که این اندیشهها از عقلِ دوراندیش میآید
د) این همه جوش و خروش عندلیبان از چه روست؟/ سرو گلرخسار منگویی به گلزار آمده
هـ) بعد از هزار سال به بام زحل رسد/ گر پاسبان ز بام تو سنگی کند رها