شرکت در آزمون آنلاین اقتصاد دهم - درس دهم: مقاوم‌سازی اقتصاد | آزمون شماره 27748

اقتصاد مقاوم، تنها باید در مقابل موانع بیرونی استحکام لازم را حفظ کند و هم‌چنین قدرت‌ تولیدی و پیشرفت اقتصادی با چگونگی استفاده از منابع خارجی و میزان سرمایه‌گذاری آن‌ها در کشور ارتباط زیادی دارد.

با توجه به مؤلفه‌ی کاهش اتکای بودجه و تراز تجاری به درآمدهای نفتی به‌عنوان یکی از مؤلفه‌های اقتصاد مقاومتی، هر چه منابع درآمدی کشور گوناگون‌تر باشد، مقاومت و در پی آن پیشرفت کشور بیشتر تضمین می‌شود.

صادرات محصولات با ارزش‌افزوده‌ی بالا به کشورهای متعدد در سراسر جهان،‌ با اولویت کشورهای همسایه و شرکای تجاری، به مقاوم‌سازی اقتصاد کشور می‌انجامد.

در اقتصاد دانش‌بنیان که یکی از مؤلفه‌های اقتصاد مقاومتی است، علاوه بر تولید دانش‌بنیان، فراگیر شدن دانش در تمام سطوح تولیدی و به‌کارگیری آن توسط تمامی تولیدکنندگان، کاهش هزینه‌ها و افزایش درآمدهای ملی را به ارمغان می‌آورد.

الف) در این دوره حکومت‌ها درک درستی از توسعه نداشتند و حکام بیش‌تر به کسب قدرت و منافع شخصی خود می‌اندیشیدند. ب) عدم درک صحیح حاکمان از شرایط جهان و وظایف خطیر تاریخی خود _ عدم وابستگی به قدرت‌های استکباری، ج) تشویق مردم به فعالیت هرچه بیش تر در عرصه اقتصاد و واگذاری کارخانه ها و شرکت های دولتی به بخش خصوصی 

الف) در این دوره ایران فرصت طلایی خود را برای جبران عقب‌ماندگی نسبت به اروپا از دست داد. ب) بی‌کفایتی و عیاشی حکام _ ایجاد توسعه ظاهری و نمایشی، ج) تلاش در جهت افزایش سرمایه گذاری بخش خصوصی

الف) وظیفه عمده حاکمان این بود که جریان نوسازی و توسعه ایران را به‌صورتی مجازی و بیمارگونه شکل بدهند. ب) وابستگی شدید و سرسپردگی حاکمان به قدرت‌های بیگانه بی‌کفایتی و عیاشی حکام، ج) تلاش برای جذب سرمایه گذاری های خارجی با بازنگری در نقش دولت در عرصه اقتصادی جامعه

الف) در این دوره دولت با هدف جلوگیری از تشدید بحران‌ها و نابسامانی‌های اقتصادی و اجتماعی،‌ به فعالیت در عرصه اقتصادی پرداخت و به‌طور ناخواسته به یک کارفرمای بزرگ تبدیل شد. ب) بی‌کفایتی و عیاشی حکام _ وابستگی شدید و سرسپردگی حاکمان به قدرت‌های بیگانه، ج) افزایش کارایی و بهره وری در عرصه ی اقتصاد در چارچوب اجرای اصل 43 قانون اساسی

تلاش حاکمان قاجار صرفاً برای تحکیم پایه‌های حکومت خود و افزودن بر خزانه از طریق غارت دسترنج مردم بود.

اقتصاد ایران از ابعاد هویتی، فرهنگی، اجتماعی و تاریخی خود جدا شد.

حاکمان اقتصاد ایران به دلیل نداشتن تصور درست از موقعیت جهان و وظایف خطیر تاریخی خود نتوانستند جریان پیشرفت و نوسازی را آغاز کنند.

در نیمه اول حکومت صفویه علاوه بر یکپارچگی سیاسی، اقتصاد یکپارچه و مستقلی شکل گرفت که با سایر لایه‌های کشور هماهنگی داشت.