شرکت در آزمون آنلاین علوم و فنون ادبی 3 - درس 2: پایه‌های آوایی | آزمون شماره 178

پروانه او شدم که هر ساعت / در جمع چو شمع می‌‌کشد زارم

چون تو قیام می‌‌کنی ما و ز پا فتادنی / چون تو به ناز می‌‌روی ما و به سر دویدنی

همه هستند سرگردان چو پرگار / پدیدآرنده خود را طلبکار

ای جفای تو ز دولت خوب‌‌تر / انتقام تو ز جان محبوب‌‌تر 

پروانه او شدم که هر ساعت / در جمع چو شمع می‌‌کشد زارم 

چون تو قیام می‌‌کنی ما و ز پا فتادنی / چون تو به ناز می‌‌روی ما و به سر دویدنی 

همه هستند سرگردان چو پرگار / پدیدآرنده‌‌ی خود را طلبکار

 ای جفای تو ز دولت خوب‌‌تر / انتقام تو ز جان محبوب‌‌تر

اسرار تو در زبان نمی‌‌گنجد / اوصاف تو در بیان نمی‌‌گنجد 

اگرچه صبر من از روی دوست ممکن نیست / همی‌‌کنم به ضرورت، چو صبر ماهی
از اب 

کم مباش از درخت سایه‌‌فکن / هر که سنگت زند ثمر بخشش

چو می‌‌رفت از جهان این بیت می‌‌خواند / بر اهل فضل و ارباب براعت 

دل گم شد از او نشان نمی‌‌یابم

ساقی قدحی شراب در دست

تا گوهر شب‌‌چراغ گم کردم

تا بلبل خوش‌‌نوا ز باغم رفت

ز دیدنت نتوانم که دیده بردوزم / وگر معاینه بینم که تیر می‌‌آید

هر که آن تلخم دهد حلوا بها جانش دهم / ور بود پوشیده و پنهان به دوزخ دررويد

مهی که راز من از پرده آشکارا کرد / هنوز صورت او زیر پرده پنهان است

از آن زمان که زمین‌‌بوس آستان توام / سر ملوک جهان جمله بر زمین من است