شرکت در آزمون آنلاین علوم و فنون ادبی 1 - درس سوم: واج‌آرایی، واژه‌آرایی | آزمون شماره 19742

اوّل دفتر به نام ایزد دانا/صانع پروردگار حیّ توانا

بادۀ گلرنگ تلخ تیز و خوشخوار سبک/ نقلش از لعل نگار و نقلش از یاقوت خام

آن که یک جرعه می از دست تواند دادن/ دست با شاهد مقصود در آغوشش باد

خواب نوشین بامداد رحیل/بازدارد پیاده را ز سبیل

صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را / که سر به کوه و بیابان تو داده‌ای ما را

هر که گوید کلاغ چون باز است / نشنوندش که دیده‌ها باز است

رسم عاشق‌کشی و شیوه شهرآشوبی / جامه‌ای بود که بر قامت او دوخته بود

شب است و شاهد و شمع و شراب و شیرینی / غنیمت است چنین شب که دوستان بینی

پس وصال این فراق آن بود / صحّت این تن سقام جان بود

به دام افتاد روباهی سحرگاه / به روبه‌بازی اندیشید در راه

دلم سیر شد زین سرای سپنج / خدایا مرا زود برهان ز رنج

نداری ز من شرم از کردگار / نترسی که پرسند روز شمار؟

الف _ ه_ _ د _ ج

الف _ د _ ه_ _ ج

 ج _ ب _ ه_ _ د

ج _ د _ ه_ _ الف

به درد دل گرفتارم ندانم / که جان بردن ز دست غم توانم

چنان فارغم کن ز ملک و ملک / که سر در نیارم به چرخ فلک

تا تو را دست جور بر سر ماست / کار ما جز که زیردستی نیست

دل بر امید وعده او چون توان نهاد / چون عمر، پایدار و فلک، دستگیر نیست