شرکت در آزمون آنلاین عربی، زبان قرآن 1 (رشته انسانی) - درس هشتم | آزمون شماره 355

الشاطئ - منقذی

الساحل - هُ

البحر - الدلفین

الماء - المنقذ

اسم، جمع تکسیر ( مفردُهُ : معلّم )- معرفة / مبتدأ و مرفوع 

اسم، جمع تکسیر ( مفردُهُ : العِلم، مذکر )- معرب / فاعل مقدّماً و مرفوع

اسم، جمع سالم للمذکر - معرفة - مبنيٌّ  / مبتدأ و خَبَرُهُ جملةٌ فعلیةٌ

اسم، جمع تکسیر ( مفردُهُ  العالِم، مذکر ) - معرب / مبتدأ و مرفوع

قُلْتُ لِأستاذي : رَجاءً عَلِّمْني عِلْماً یَنْفَعني في حیاتي!

قُلْتُ لِمُعَلِّمي : أیُّها الأستاذُ؛ رَجاءً عَلِّمْني ما یَنْفَعُني في الْحیاةِ!

کانَ أقولُ لِأُستاذي : رَجاءً أنْ تُعَلِّمَني عِلْماً نَفَعَني في حیاتي!

قُلْتُ لِمُعَلِّمي : أرجو مِنکَ عَلِّمْني عُلُوماً یَنْفَعني في حیاتي!

خدایا؛ با آنچه که به من آموختی به من سود برسان و به من بیاموز آنچه را که به من سود می‌رسانَد!

خداوند از آنچه که آموختم به من سود رسانْد و از آنچه که یاد می‌دهم به من سود می‌رسانَد!

خدایا؛ با آنچه آموختم به من سود برسان و به من یاد بده آنچه را که به من سود می‌دهد!

خداوند با آنچه که به آموخت، به من سود رساند و با آنچه که آموختم به من سود می‌رسانَد!

 چيزی دوستم را در دريا به سمت بالا برد و او را به ساحل كشيد، بعد از نجاتش به او گفتم بيا تا از نجات دهنده‌ات سپاسگزاری كنی .

دوستم  چيزی را در دريا به سمت بالا برد و آن را به ساحل كشيد، بعد از نجات دادنش به او گفتم بيا و از نجات دهنده‌ات تشكر كن .

دوستم  چيزی را در دريا به سمت بالا برد و آن را به كناره كشيد، بعد از نجاتش به او گفتم آمدم  تا از نجات دهنده‌ات تشكر كنم .

چيزی دوستم را در دريا به سمت بالا برد و او را به ساحل كشيد، بعد از نجات وی به او گفتم  آمدم و از نجات دهنده‌ات سپاسگزاری كنم .