شرکت در آزمون آنلاین فارسی 3 - درس 1: شکر نعمت

معانی درست واژگان «آوند، سریر، بطالت، مطاع» در کدام گزینه به ترتیب آمده است؟

آویخته، اورنگ، بیهودگی، اطاعت‌کننده

آونگ، تخت پادشاهی، بیهوده، فرمانبردار

آویزان، اورنگ، کاهلی، فرمانروا

آورده، تخت پادشاهی، بیهودگی، اطاعت شده

در کدام گزینه آرایه‌های «تشبیه و استعاره» وجود ندارد؟

مـهـر تـابـان چـون چـراغ روز باشد پیش او آفـتـابـی را کـه مـن در پـرده‌ی شب دیده‌ام

صدف را می‌توان سرحلقه‌ی دریادلان گفتن که با چندین گهر مهر خموشی بر دهن دارد

چــون تــو پــیــدا آمــدی چـون آفـتـاب گـر شـدم چـون سـایـه نـاپـیدا خوش است

چـون صـبـح برانگیخت به یک خنده‌ی پنهان از خـواب عـدم لـعـل شـکـرخـای تـو مـا را

در کدام گزینه جابه‌جایی ضمیر صورت نگرفته است؟

جان، می‌روم که در قدم اندازمش ز شوق/ درمانده‌ام هنوز که نزلی محقر است

‌ دوش آن غم دل که می‌نهفتم/ باد سحرش ببرد سرپوش

تا شدم حلقه به گوش در میخانه‌ی عشق/ هر دم آید غمی از نو به مبارک بادم

زمانه گر بزند آتشم به خرمن عمر/ بگو بسوز که بر من به برگ کاهی نیست

کارکرد «باد سحر» در همه‌ی گزینه‌ها همانند کارکرد آن در بیت زیر است، به‌استثنای:

همّت از باد سحر می‌طلبم گر ببرد / خبر از من به رفیقی که به طرف چمن است

ای نسیم سحر از من به دلارام بگوی / که کی جز تو ندانم که بود محرم دوست

ای نسیم سحری بندگی من برسان / که فراموش مکن وقت دعای سحرم

صد غنچه‌ی دل از نفس ما شکفته شد / هرجا که چون نسیم سحر پا گذاشتیم

گر نسیم سحری قطع مسافت نکند / هیچ‌کس قصّه‌ی دردم به خراسان نبرد

کدام‌یک از ابیات زیر با دیگر ابیات تقابل معنایی دارد؟

من که از آتش دل چون خم می در جوشم / مهر بر لب زده خون می‌خورم و خاموشم

چو خمر عشق تو خوردم سخن نگیرم باز / که هر که مست شود با همه بگوید راز

عاشقان کشتگان معشوقند / برنیاید ز کشتگان آواز

پروانه نیستم که به یک شعله جان دهم / شمعم که جان گدازم و دودی نیاورم

شرکت در آزمون آنلاین فارسی 3 - درس 1: شکر نعمت | آزمون شماره 4037