شرکت در آزمون آنلاین عربی، زبان قرآن 2 (ویژه انسانی) - درس پنجم | آزمون شماره 2924

جوانی که نزدیک بود غرق شود شروع به صدا زدن دوستان خود کرد، لیکن سخنش را کسی باور نمی کرد، چون عادت کرده بود که دروغ بگوید!

جوانی که نزدیک بود غرق شود شروع به صدا زدن دوستانش کرد، اما کسی سخنش را باور نکرد، چون عادت داشت که دروغ بگوید!

جوان که داشت غرق می شد دوستانش را صدا می زد، اما کسی حرف او را باور نمی کرد، چون عادت به دروغ گویی داشت!

جوان شروع به صدا زدن دوستانش کرد چون که نزدیک بود غرق شود، اما هیچ کس حرف او را باور نکرد، چون عادت کرده بود که دروغ بگوید!

کانَت أصوات قد انبَعَثت من لعب الأطفال في الشّاطئ!

لا إنسانَ أکثرُ إیماناً من أولیاء الله، لأنّهم فائضونَ بالإیمان!

شاهدتُ مجاهدینَ مؤمنینَ عند اللّیل یُناجونَ ربّهم و هم یبکونَ!

ما أکثر جهود وزارةِ الطّاقةِ لإیصال الکهرباء إلی القری البعیدةِ!

اشتریت قمیصاً رأیته فی المشهد فی السنة الماضیة : پیراهنی را که سال گذشته در مشهد دیده بودمش خریدم!

هذه مجلّة جمیلة أشتریها فی کلّ شهر غالباً : این مجله زیبایی است که آن را غالباً در هر ماه می خریدم!

الیوم فحص الطبیب مریضاً یخاف منه : امروز ، پزشک بیماری را که از او می ترسید معاینه کرد!

لاتقل کلاماً یؤذی الآخرین و یجعلک تندم علیه : سخنی را که دیگران را آزار دهد و باعث شود بر آن پشیمان شوی نگو .