شرکت در آزمون آنلاین علوم و فنون ادبی 3 - درس 2: پایه‌های آوایی | آزمون شماره 4604

صد شعله آتش است در دیده / از نکته دل که آتشین باشد

در شهر که دیده است چنین شهر بقی را / در بر که کشیده است سهیل و قمری را

ای گشته چنان و آن چنان تر / هر جان که بدیده او چنین را

ویرانه آب و گل چون مسکن بوم آمد / این عرصه کجا شاید پرواز همایی را

یاران درین چمن به تکلّف طرب‌ کنید / اینجا خضاب هم شب عیدی‌ست زال را

هر که درین دایره دوران کند / نقطه دل آینه جان کند

گر شکوه کنیم بی‌تمیزیم / ور شکر، خیال نارساییم

رمز دو جهان از ورق آینه خواندیم / جز گرد تحیر رقمی نیست در اینجا

از رقیبان نهفتنم هوس است (فاعلاتن مفاعلن فعلن)

بستند راه مهلت او از چهار سو (مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن)

به هر کار کردم تو را آزمایش (فعولن فعولن فعولن فعل)

ما همه چشمیم و تو نور ای صنم (مفتعلن مفتعلن فاعلن)

کار فرو بسته‌ام هیچ گشایش ندید  /  تا گره زلف را کارگشا کرده‌ای

تو مست خواب نوشین تا بامداد و بر من  /  شب‌ها رود که گویی هرگز سحر نباشد

تو جهان پاک داری نه وطن به خاک داری  /  چه شود اگر زمانی به جهان ما درآیی

آخر نه دل به دل رود، انصاف من بده  /  چون است من به وصل تو مشتاق و تو ملول