شرکت در آزمون آنلاین عربی، زبان قرآن 2 - درس چهارم

1-

عیّن ما لیس فیه الجملة الوصفیّة:

إنتشر العلماء مقالةً یکتشفون أسرار الفواکه!

لا تعتمد علی کلام یجرّک إلی الرّذائل!

شارکوا في أعمال تقرّب الإنسان إلی اللّٰه!

و إجتنبوا سیّئات أهمّها الغیبةُ!

2- عین الخطأ:

یصنع کل غُرَابٍ عُشِّهِ عَلَى شَجَرَةٍ وَاحِدَةً !

تتجمع الضُّعَفَاءَ مِنَ الْغِرْبَانِ مَعاً لضعفها ؟

إِنْ لَمْ یقدر الْغُرَابِ عَلَى الطیران یمکن أَنْ یموت !

إِنَّ الْعَدُوَّ یخاف مِنِ اجْتِمَاعِ الْغِرْبَانِ وَ التعدی علیها ؟

3-

عيّن الصّحيح في الإعراب و التّحليل الصرّفي: «يا أيّها الّذين آمَنوا اتّقوا الله و قُولوا قَولاً سَديداً.»

آمنوا: ماضٍ ـ للغائبينَ ـ مزید ثلاثي (مصدره: «إیمان») ـ معلوم / فعل و مع فاعله جملة فعليّة

اتّقوا: فعل أمر ـ مزید ثلاثي (من باب «تفعّل») ـ معلوم / فعلٌ و مفعوله «الله» و الجملة فعلیّة

الله: اسم ـ لفظ الجلالة ـ مفرد مذکّر ـ معرفة (عَلَم) / فاعل لفعل «اتّقوا»

سَدیداً: اسم - مفرد مذکّر ـ نکرة / مضاف إلیه للمضاف «قولاً»

4-

«اِقترحتُ علی امرأة تشتغل بحیاکة الملابس أن تعرضها للبیع في سوق ناحیتنا!»:

به زنی که به بافندگی لباس اشتغال دارد پیشنهاد کردم که آن‌ها را برای فروش در بازار محلّه‌ی ما عرضه کند!

به خانمی که مشغول بافتن لباس بود پیشنهاد دادم که لباس‌ها را برای فروش به بازار محلّه‌ی ما ببرد!

پیشنهاد من به خانمی که به بافندگی پوشاک اشتغال داشت این بود که آن‌‌ها را در بازار ناحیه‌ی ما بفروشد!

به زنی که مشغول بافتن پوشاکش بود این پیشنهاد را کردم که آن‌‌ها را در بازاری که در ناحیه‌ی ماست بفروشد!

5-

«کَبُرَتْ خِیَانَةً أَنْ تُحَدِّثَ أَخَاکَ حَدِیثاً هُوَ لَکَ مُصَدِّقٌ وَ أَنْتَ بِهِ کَاذِبٌ»:

خیانت بزرگی است که سخنی برای برادرت بازگو کنی، او سخن تو را باور می‌کند در حالی‌که به او دروغ می‌گویی.

خیانت بزرگی است که سخنی برای برادرت بازگو کنی، او به تو راست گوید و تو به او دروغ بگویی.

بدخیانتی است که به برادرت سخنی بگویی که او سخن تو را باور می‌کند اما تو او را تکذیب می‌کنی.

خیانت بدی است که سخنی برای برادرت بازگو کنی، او به تو راست گوید در حالی‌که تو به او دروغ می‌گویی.

شرکت در آزمون آنلاین عربی، زبان قرآن 2 - درس چهارم | آزمون شماره 6241