شرکت در آزمون آنلاین علوم و فنون ادبی 2 - درس ششم : مجاز

واژۀ «عالَم» در کدام گزینه در معنای نانهاده به‌کار رفته است؟

خورشید چراغدان و عالم فانوس / ما چون صُوَریم کاندر او حیرانیم

اگر چه دوست به چیزی نمی‌خرد ما را / به عالمی نفروشیم مویی از سر دوست

من که ملول گشتمی از نفس فرشتگان / قال و مقال عالمی می‌کشم از برای تو

چو در عالم زدی تو آتش عشق / جهان گشته است هم‌چون دیگ حلوا

واژهٔ «دست» در همهٔ ابیات زیر به‌جز گزینهٔ ....... «مجاز» است.

افسوس که سرمایه ز کف بیرون شد / وز دست اجل بسی جگرها خون شد

از تو به که نالم که دگر داور نیست / وز دست تو هیچ دست بالاتر نیست

نقش مستوری و مستی نه به دست من و توست / آن‌چه سلطان ازل گفت بکن آن کردم

گر عاشق و میخواره به دوزخ باشند / فردا بینی بهشت همچون کف دست

چه تعداد از ابیات زیر دارای مجاز هستند؟

الف) پیش دیوار آنچه گویی گوش دار / تا نباشد از پس دیوار گوش

ب) غلام نرگس مست تو تاج‌دارانند / خراب بادهٔ لعل تو هوشیارانند

ج) دست در حلقهٔ آن زلف دو تا نتوان کرد / تکیه بر عهد تو و باد صبا نتوان کرد

د) بدان مرغزار اندرون بنگرید / ز هر سو همی بارگی را ندید

هـ) گل در بر و می در کف و معشوق به کام است / سلطان جهانم به چنین روز غلام است

پنج

سه

دو

چهار

آرایه‌ی مقابل همه‌ی ابیات به جز بیت ................. تماماً درست است.

از هزاران حلقه‌ی زلف سیاهش حلقه‌ای تـا به دست آرم ز سر تا پای دستان بوده‌ام (ایهام، مجاز)

ای در هـوای مـهـرت ذرات کـون گردی وی از صـفـات چهرت جنات عدل دردی (اغراق، مجاز)

طاووس بـاغ قـدسـم نـی بـوم این خرابه آنـجـاست جلوه‌گاهم این جا چه کار دارم (تلمیح، تضاد)

بـاز بـگـشـادنـد بـر گـیتی در دارالسلام در طواف آرید غلمان را به کاس من مدام (ایهام، جناس)

واژهٔ مشخص شده در کدام گزینه مجاز نیست؟

طَبع فیاض تو مشاطّه خورشید آمد / هیچ‌کس نیست که دارد قلمی چون تو نِکو

آب صافی شده است خون دلم / خون تیره شده است آب سَرَم

شهری ز تو زیر و زِبَر هم بی‌خبر هم باخبر / وی از تو دل صاحب‌نظر، مَستان سلامت می‌کنند

حرف حق بگذار بر طاق بلند / زین سخن منصور اندر دار شد

شرکت در آزمون آنلاین علوم و فنون ادبی 2 - درس ششم : مجاز | آزمون شماره 9270