شرکت در آزمون آنلاین فارسی 3 - درس 7: در حقیقت عشق | آزمون شماره 6091
1-
معنای درست واژههای «سودا، نغمه، بزم، فرض، سامان» به ترتیب در کدام گزینه آمده است؟
2-
با توجه به متن زیر:
«پشت پنجره ایستاده بود و میلههای آهنی را با دستهایش میفشرد. مثل بچهای دو سه ساله، لب بر چیده بود. چشمهایش پر بغض و کینهاش به دیوار نوساز، به بنّا و عملهها خیره شد. هرچه از او میخواستند یا هرچه از او میپرسیدند، همه را نشنیده میگرفت.»
اجزای تشکیلدهندهی جملهی اول، دوم، سوم و ششم به ترتیب کدام است؟
3-
در چند بیت برای واژههای درون کمانک برابرهای درست مشخّص شده است؟
الف) چرا به شیفتگی سرزنش کنند مرا / که دل نماند و جگر خون ببود و یار برفت (سودایی)
ب) حاجت خلق از در خدای برآید / مرد خدایی چه کار بر در والی؟ (عامل)
ج) نیکبخت آن توانگری که به دل / غم مسکین ناتوانی داشت (غَنا)
د) در عاشقی گزیر نباشد ز ساز و سوز / استادهام چو شمع مترسان ز آتشم (لاجرم)
4-
کدام گزینه با عبارت «عشق، هرکسی را به خود راه ندهد و به همه جایی ماوا نکند و به هر دیده، روی ننماید.» تناسب دارد؟
5-
مفهوم عبارت «در عشق قدم نهادن کسی را مسلّم شود که با خود نباشد و ترک خود بکند» در کدام گزینه نیست؟