شرکت در آزمون آنلاین علوم و فنون ادبی 1 - درس پنجم: هماهنگی پاره‌های کلام | آزمون شماره 6807

ما همه چشمیم و تو نور ای صنم

حدیث دل حدیثی بس شگفت است

تیر بلای او را جز دل هدف نباشد

خوشا چون سروها استادنی سبز

یکی نیزه‌ای داشت خطّی به دست / تن خصم زو گشته بالا و پست

مکن ای دوست در سرای عمل / عقل را خرج در غرور اَمل

تیشه بر قرص آفتاب گماشت / جای آن آفتابگردان کاشت

عشق بتان در دلِ ما خانه کرد / سیلِ دگر روی به ویرانه کرد

مو ـ کار ـ آب

سال ـ سیر ـ سرد

می‌ساخت ـ بلندی ـ مرکّب

بها ـ خواست ـ نامه

هوا ابر است پر کن از شراب ناب کشتی را / که از باد موافق بهتر است این آب کشتی را

مدّ کوتاهی است صبح از دفتر احسان شب / سرمکش چون خامه زنهار از خط فرمان شب

از چه و زندان برآمد هر که روح از تن شناخت / شد عزیز آن‌کس که یوسف را ز پیراهن شناخت

خنده‌رویی میهمان را گل به جیب افشاندن است / تنگ‌خلقی کفش پیش پای مهمان ماندن است