شرکت در آزمون آنلاین فلسفه 2 - درس 5: خدا در فلسفه (1) | آزمون شماره 13128

 اخلاق و رعایت اصول اخلاقی _ جهانی ماوراء دنیای مادی

اراده و مسئولیت‌پذیری _ خدایی جاودان و نامتناهی

نظم موجود در جامعه انسانی _ سعادت دنیا و آخرت

وجدان اخلاقی و کسب فضیلت _ اختیار و اراده انسان

آنها خداوند را نور هستی می‌دانستند که با اشراق خود جهان را خلق می‌کند.

خداوند اشراق می‌کند و نور را می‌آفریند و آن نور نیز جهان را خلق می‌کند.

خداوند نورالانوار است و جهان هستی، وجودی مجرد و پرتویی از آن نور است.

خداوند که نور هستی است، بهمن را آفرید و بهمن نیز جهان را.

تمامی براهین فیلسوفان گذشته در باب اثبات وجود خدا قابل نقد است.

برهان نظم از اثبات آفریننده و تدبیرکننده جهان ناتوان است.

اهمیت برهان نظم به دلیل محوریت تجربه است.

برهان نظم از اثبات عدم نیازمندی ناظم جهان به علت عاجز است.

مثال خیر  _ کل جهان زیر فرمان عقل و شهود قرار دارد .

نور هستی _کل جهان زیر فرمان عقل و شهود قرار دارد .

مثال خیر  _ نوعی از هستی وجود دارد که پیوسته درحال تغییر است .

نور هستی _  نوعی از هستی وجود دارد که پیوسته درحال تغییر است .

امکان وصول به خدا وجود ندارد؛ چون وصول فقط از طریق حواس میسر می‌شود.

خدایی که افلاطون توصیف می‌کند، نوعی از هستی است که ماهیتی متغیر دارد.

امکان دست یافتن به این خدا و بهره‌مند شدن از او برای انسان ممکن است.

خداوند نزد افلاطون یک خدای معین با ویژگی‌های روشن نیست.