شرکت در آزمون آنلاین عربی، زبان قرآن 2 (ویژه انسانی) - درس پنجم | آزمون شماره 437

أقرا کتاباً یُساعدني کثیراً في فهم الدّروس : کتابی را می خوانم که در فهم درسها بسیار به من کمک کند!

وجدتُ کتباً قد کتبت حولَ المسائل الاجتماعیّة : کتابهایی یافتم که دربارۀ مسائل اجتماعی نوشته شده بود!

شاهدتُ فلّاحاً قد زرع أشجاراً جمیلة في المزرعة : کشاورزی را دیدم که درختان زیبایی را در مزرعه کاشته بود! 

ساعد أخي رجلاً یشعر بألم شدید في رأسه : برادرم به مردی کمک کرد که درد شدیدی در سرش احساس می کند!

عصفَت ریحٌ شدیدَةٌ خرّبَت أحد البیوتِ في إحدی شواطئ المدینةِ!

قد نری قرص الشّمس في هذه الحالة العجیبة مظلماً محاطاً بحلقة مُضیئةٍ!

وصلنا إلی قریةٍ قرب محافظة مازندران حیّرتنا مناظرها الرائعة!

رَأینا هجمة قویّة مِن جانب أشهر اللّاعبینَ مِن فَریقِ السّعادة!

هرکه دروغ بگوید، پس باید بداند که تا ابد نمی‌تواند آن را از دیگران مخفی نگه‌ دارد چون روزی دروغش بر ملا خواهد شد! 

هرکس دروغ بگوید، باید بداند که برای همیشه قادر نخواهد بود آن را مخفی کند و روزی دروغ او  بر دیگران آشکار می‌شود! 

هرکه دروغگوست، باید این را بداند که برای همیشه قادر به مخفی کردنش نیست و روزی دروغش برای دیگران آشکار می‌شود! 

کسی که دروغ می‌گوید، می‌داند که تا ابد قادر به مخفی کردن آن نخواهد بود و یک روزی دروغگویی‌اش بر دیگران ثابت می‌شود! 

حدّث أخي مع أبي لکي یُقنِعَه بأن أشترك في المسابقة! 

شاهدتُ أخي و هو یحدّث مع أبي لکي یُقنعه بأن أشترك في المسابقة!

أخي لا یُحدّث مع أبي لأنّه لا یرضی بأن أشترك في المسابقة!

یا أخي؛ لا تُحدِّث مع أبي لأنّه لا تَسمح لي بأن أشترك في المسابقة!

الّذي یُکثرُ من الکلامِ لا یَعرفُ شأنَه : کسی که پرگویی می‌کند، شانش شناخته نمی‌شود!

لا تُحدِّثي بما تخافین تَکذیبه : درباره‌ی چیزی که از تکذیبش بیم داری، سخن نگو!

شاهدتُ مزارعاً یَعملُ في مزرعته : کشاورزی را دیدم که در مزرعه‌اش کار می‌کند!

أبحث عن معجَمٍ في المکتبةِ لأترجمَ النّصوصَ : دنبال فرهنگ لغتی می‌گردم که مرا در ترجمه‌ی متون کمک کند!