شرکت در آزمون آنلاین فارسی 3 - درس 2: مست و هشیار

در کدام بیت واژه ردیف کاربرد معنایی متفاوتی دارد؟

ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شد / دل رمیده ما را انیس و مونس شد

زاهد خلوت نشین دوش به میخانه شد / از سر پیمان گذشت ، بر سر پیمانه شد

بی بوی او دل بیمار عاشقان چو صبا / فدای عارض نسرین و چشم نرگس شد

ز راه میکده یاران عنان بگردانید / چرا که محافظ از این راه رفت و مفلس شد

در کدام گزینه معنی برخی واژه ها نادرست است؟

الف - مُلک: سرزمین /تزویر : ریاکاری /اکراه : ناخوشایند

ب - داروغه : نگهبان/ مدام: شراب/صواب :پسندیده

ج - صنعت :حرفه /خمار: می فروش/ واعظ: پند دهنده

د - وجه : ذات /والی: سرپرست /زاهد: گوشه نشین

الف و ب

ب و ج

الف و د

ج و د

مفهوم همه‌ی بیت‌ها به جز ............... با بیت زیر قرابت معنایی دارد.

گفت: باید حد زند، هشیار مردم، مست را گفت: هشیاری بیار، این‌جا کسی هشیار نیست

گـر حـکـم شـود کـه مـسـت گـیـرنـد در شــهــر هــر آن کــه هــســت گـیـرنـد

شـه اگـر بـاده‌کـشان را همه بر دار زند گــذر عــارف و عـامـی هـمـه بـر دار افـتـد

گــر پــرده ز روی کــارهــا بـردارنـد مــعــلــوم شـود کـه در چـه کـاریـم هـمـه

تـا سـبو بر دوش دارم از خمار آسوده‌ام بــی‌کــشـی در زیـر بـار عـافـیـت دارد مـرا

معنی «گرفتن» در بیت زیر با کدام گزینه برابر است؟

«فراوان سخن باشد، آگنده گوش/ نصیحت نگیرد مگر در خموش»

گــیــرم کـه مـارچـوبـه کـند تن به شکل مار کـو زهـر بـهـر دشـمـن و کـو مـهره بهر دوست؟

عـــشـــق رخ یــار بــر مــن زار مــگــیـر بــر خــســتــه دلان رنــد خــمّــار مــگــیــر

سخن در احتیاج ما و استغنای معشوق است چـه سود افسونگری؟ ای دل! که در دلبر نمی‌گیرد

آتــش روی تـو زیـن‌گونه که در خلق گرفت عــجـب از سـوختگی نیست که خامی عجب است

مفهوم کدام بیت با بیت زیر متناسب است؟

«دست از مس وجود چو مردان ره بشوی / تا کیمیای عشق بیابی و زر شوی»

نقطه و دایره و قطره و دریاست یکی / خودپرستان جهان، ما و منی ساخته‌اند

درّی از اسباب ما و من به حق پیوستن است / قطره را از خود گسستن دل به دریا بستن است

من چنان عاشق رویت که ز خود بی‌خبرم / تو چنان فتنهٔ خویشی که ز ما بی‌خبری

تا نفس باقی است، ما و من به‌جاست / شمع بی کشتن نمی‌گردد خموش

شرکت در آزمون آنلاین فارسی 3 - درس 2: مست و هشیار | آزمون شماره 2244