شرکت در آزمون آنلاین فارسی 2 - درس هشتم : در کوی عاشقان | آزمون شماره 678

نخستین گروه وجودي انسان در پیشگاه حضرت حق   

سه تخته فرش ارزشمند هزار نقش ابریشمی

قدیمی بهترین گردهمایی دو مرکز آموزش درمانی استان تهران

پنج اصله درخت کهنسال خانۀ پدر واقع در تجریش

دو

سه

چهار

یک

لاف زنم لاف که تو ، راست کنی لاف مرا/ ناز کنم ناز که من ، در نظرت معتبرم (تکرار)

شدم در عشق پیر و او جوانی می‌کند با من/ ندارد عشق چون پیری بیا من هم جوان گردم (معطوف)

الم از شور و شر عشق خبر هیچ نداشت/ فتنه‌انگیز جهان غمزۀ جادوی تو بود (معطوف)

باده خور باده به بانگ نی و فتوای حکیم/ زان که دل درد تو را چاره شراب است شراب (تکرار)

لاف زنم لاف که تو راست کنی لاف مرا / ناز کنم ناز که من در نظرت معتبرم 
 

دین و دل بردند و قصد جان کنند / الغیاث از جور خوبان الغیاث
 

روزگاران روزگارم تیره کرد / تیره بادا روزگار روزگار
 

این همه گفتم و او دست همی کوفت که نی / ترک فرمان به همه روی گناه است گناه
 

نهاده به طاق اندرون تخت زر / نشانده به هر پایه‌ای در گهر

ور صدایی آید از تاق فلک / هم فلک کیوان‌ستان می‌خواندش

اندر قمارخانه چو رندان نشسته‌ایم / وز طیلسان و خرقه قلم برگرفته‌ایم

زهد فرض از حرام برگشتن / زهد فضل از حلال بگذشتن