شرکت در آزمون آنلاین علوم و فنون ادبی 3 - درس 3: آرایه‌های ادبی | آزمون شماره 812

برو ای زاهد و بر دردکشان خرده مگیر / که ندادند جز این تحفه به ما روز الست

از پی علم دین بباید رفت / اگرت تا به چین بباید رفت

بخت جوان یار ما دادن جان کار ما / قافله سالار ما فخر جهان مصطفاست

چو فرهاد از جهان بیرون به تلخی می‌رود سعدی / ولیکن شور شیرینش بماند تا جهان باشد

کلّ یوم هو فی شان ز چه کردند بیان/ یعنی اوصاف کمال تو ندارد پایان

صائب این آن غزل حافظ شیرین سخن است/ مطرب عشق عجب ساز و نوایی دارد

ای باغ کردی صبرها، در دی رسیدت ابرها/ الصبر مفتاح الفرج، ای صابران راستین

دل روشن که در چاه ریاضت افکنی، بینی/ به تخت مصر عزّت عاقبت چون ماه کنعانش

بهاران

یاران

آسمان

ابر