شرکت در آزمون آنلاین فارسی 1 - فارسی 1 | آزمون شماره 15650

دولت دنیا سبک پرواز چون بال هماست /  تو وفا داری طمع زين ناكس غدار حیف

خاقانيا، فريب جهان را مدار گوش   /کاو را ز ده، دو قاعده محکم نیامده است 

گر خرد داری نداری تکیه بر مهر جهان /  از جهان غدارتر هم در جهان غدار نیست

روزگار است این که گه عزت دهد گه خوار دارد / چرخ بازیگر از این بازیچه ها بسیار دارد

فلاطون چو در رفتن آمد چه گفت؟ / که ما نیز در خاک خواهیم خفت

چو زادن از برای مرگ آمد / که را این زیستن پر برگ آمد؟

اگر صد چون تو هر روزی بمیرد / زمین گردی، فلک سوزی نگیرد

چو دارد هر که زاد او مرگ از پس / سخن زو چیست انّاللّه و بس

مفعول، مفعول

مفعول، نهاد

نهاد، مفعول

نهاد، نهاد

هیچ‌کس را غم فردا نکند استقبال/ خواب من تلخ ز اندیشه تعبیر شده است

سخن نرم گوی ای جهاندیده مرد / میارای لب را به گفتار سرد

روز روشن به برم چون شب یلدا تاریک / آب شیرین به مذاقم چو می تلخ حرام

 بوی شما شنیدم، کز شوق می‌دهم جان / دیر است تا بدان بو دم می‌دهد شمالم

هم امروز از پشت بارت بیفکن / میفکن به فردا تو این داوری را

فردا که بر من و تو وزد باد مهرگان / آن گه شود پدید که نامرد و مرد کیست

بس کن عبید با دل شوریده داوری / بیچاره را نصیحت ما سودمند نیست

داروی درد خود مطلب از کسی که نیست / یک تن‌درست در همه دارالدّوای خاک