شرکت در آزمون آنلاین علوم و فنون ادبی 1 - درس هشتم: وزن شعر فارسی | آزمون شماره 10606

چشم ساقی چو من از باده خراب است امشب/ حیف از آن دیده که آمادۀ خواب است امشب

قمرا! پرده پرافکن که ز شرم رخ تو/ چهرۀ ماه فلک زیر نقاب است امشب

نور روی قمر و عکس می و پرتو شمع / چهره بگشا که شب ترک حجاب است امشب

با دل سوخته پروانه به شمعی می‌گفت/ دادن بوسه به عشاق ثواب است امشب

هرچه زان تلخ‌تر بخواهی گفت: $U---U-U--U-$ 

پری‌روی از نظر غایب نگردد: $--U---U-U--U$ 

هلاک ما چنان مهمل گرفتند: $--U---U-U-U$ 

گر قدم بر چشم من خواهی نهاد: $-U---U-----$ 

توحید، شجاعت، مؤثّر، سرانه 

گوهر، اراده، مصوّر، همسایه

نوروز، موافق، ‌مبارک، نمایه  

سهراب، مساوی، شناور، حماسه

دو پاکیزه پیکر چو حور و پری / چو خورشید و ماه از سدیگر بری (تشبیه، جناس ناهمسان)

رعیّت درخت است اگر پروری / به کام دل دوستان بر خوری (تناسب، تشبیه)

بر این چشمه چون ما بسی دم زدند / برفتند چون چشم بر هم زدند (جناس ناهمسان، کنایه)

نه تدبیر محمود و رای نکوست / که دشمن نداند شهنشه ز دوست (تضاد، تشخیص)

دل در جهان مبند که این نونهال را (--U-U--UU-U-U-)

دانه چو طفلی است در آغوش خاک (-U---U---UU-)

ای چشم ز بی‌خوابی تا غم نخوری امشب (--UU-----UU---)

بباید زدن سنگ را بر سبوی (U--U--U--U-)