شرکت در آزمون آنلاین فارسی 2 - درس هفتم : باران محبّت | آزمون شماره 7992

(استحقاق:سزاواری ) _ (هیئت : قالب )

(مشعشع : تابان ) _ (قبضه :یک مثقال از هر چیز )

(وسائط: چیز نفیس و گرانبها ) _ (طوع :فرمانبری )

(عنایت :کَرَم ) _( مشتَبِه : اشتباه )

تا نباشی همچو ابلیس اعوری/نیم بیند نیم نی چون ابتری 

ابلیس قادر است ولیکن به خلق در/جز بر دروغ و حیله گری نیست قدرتش 

مدعی خواست که آید به تماشاگه راز/دست غیب آمد و بر سینه نامحرم زد  

کس را به مثل سوی شما بار ندادم /گفتم که برآئید نکونام و نکوکار 

کس نشد آگه از بدایت عشق / نیست جز نیستی نهایت عشق 

مرا به منظر خوبان اگر نباشد میل / درست شد به حقیقت که نقش دیوارم 

نام دوا مبر بر عاشق که مرگ به / رنجور عشق را که نظر بر دوا بود 

صد ره اگر دست مرگ چاک زند دامنم / بار دگر بر زنم سر ز گریبان عشق