شرکت در آزمون آنلاین فارسی 2 - درس چهاردهم : حمله ی حیدری | آزمون شماره 569

از غزا آیینه‌ی چینی شکست / خوب شد اسباب خودبینی شکست 

برآر نعره ارنی به طور موسی وار / بزن تو گردن کافر غزا بکن چو علی 

تو را چه مرغ مسمن غزا چه کژدم و مار ( مسمن : چاق ) / به دیگ گرم رسیدی گهی دهان سوزی 

هر کسکی را هوسی قسم غزا او قدر است / عشق وی آورد غزا هدیه ره آورد مرا

برِ مصطفی بهر رخصت دوید/ ازو خواست دستوری اما ندید
 

هر سخنی کز ادبش دوری است/ دست بر او مال که دستوری است

فرستاده گیو است و پیغام من/ به دستوری نامدار انجمن
 

نه موبد بد او را ، نه فرمان ، نه رای/ جهان پر ز دستوری سوفرای (اسم شخصی در شاهنامه)
 

تهمتن گز اندر کمان راند زود / بدان¬سان که سیمرغ فرموده بود (حماسی)

ای سلیمان در میان زاغ و باز / لطف حق شو، با همه مرغان بساز (تعلیمی)

برارم ز بن بیخ بیداد را / به گردون زنم پایۀ داد را (انقلاب اسلامی)

نه تلخ است صبری که بر یاد اوست/ که تلخی شکر باشد از دست دوست (غنایی)

تشبیه ، جناس ، تشخیص ،کنایه ، مراعات نظیر

ایهام تناسب ، تضاد، استعاره، مجاز ، جناس

واج آرایی ، تضاد، تشخیص ، کنایه ، ایهام

مراعات نظیر ، ایهام تناسب ، تشبیه ، تناقض ، استعاره 

 بر مصطفی بهر رخصت دوید/ ازو خواست دستوری اما ندید (اجازه و رخصت)
 

چنین آن دو ماهر در آداب ضرب/ ز هم رد نمودند هفتاد حرب (زدن و کوفتن) 
 

چو غلتید در خاک آن ژنده فیل/ بزد بوسه بر دست او جبرئیل (بزرگ و عظیم)
 

زره لخت‌لخت و قبا چاک‌چاک/ سر و روی مردان پر از گرد و خاک (نوعی جامه جلو بسته)