شرکت در آزمون آنلاین علوم و فنون ادبی 3 - درس 5: اختیارات شاعری 1 (زبانی) | آزمون شماره 2134

مگر تو لوح محفوظی که درس غیب از او گیرند / و یا گنجینه رحمت کز او پوشند خلعت‌ها

بازآمد آن مهی که ندیدش فلک به خواب / آورد آتشی که نمیرد به هیچ آب

بشنیدم از هوای تو آواز طبل باز / بازآمدم که ساعد سلطانم آرزوست

قدر من او شناسد و شکر من او کند / کاندر فنای خویش بدیده است عود سود

از صبا هر دم مشام جان ما خوش می‌شود / آری آری طیب انفاس هواداران خوش است

ناگشوده گل نقاب آهنگ رحلت ساز کرد / ناله کن بلبل که گلبانگ دل‌افگاران خوش است

مرغ خوش‌خوان را بشارت باد کاندر راه عشق / دوست را با ناله شب‌های بیداران خوش است

از زبان سوسن آزاده‌ام آمد به گوش / کاندرین دیر کهن کار سبکباران خوش است

سینه خواهم شرحه شرحه از فراق          تا بگویم شرح درد اشتیاق

هر دو بحری آشنا آموخته          هر دو جان بی‌دوختن بردوخته

چون برآورد از میان جان خروش          اندر آمد بحر بخشایش به جوش

چون به خویش آمد ز غرقاب فنا          خوش‌زبان بگشاد در مدح و دعا