شرکت در آزمون آنلاین فارسی 3 - درس 7: در حقیقت عشق

1

نقش ضمیر متّصل «م» در پایان واژه‌های قافیه، در کدام بیت تفاوت دارد؟

همّت حافظ و انفاس سحرخیزان بود / که ز بند غم ایّام نجاتم دادند

بیخود از شعشعه‌ی پرتو ذاتم کردند / باده از جام تجلّی صفاتم دادند

بعد از این روی من و آینه‌ی وصف جمال / که در آن‌جا خبر از جلوه‌ی ذاتم دادند

من اگر کام‌روا گشتم و خوشدل چه عجب / مستحق بودم و این‌ها به زکاتم دادند

2

در مصراع دوم کدام گزینه، مفعول دیده نمی‌شود؟

مرا عجز و تو را بیداد دادند / به هر کس هر چه باید داد، دادند

آمد نفس صبح و سلامت نرسانید / بوی تو بیاورد و پیامت نرسانید

بیمار غمت را به‌جز از صبر دوا نیست / صبرست دوای من و دردا که مرا نیست

زان گروه رفته نشماری مرا / مهربان باشی، نگه داری مرا

3

مفهوم کدام بیت با سایر ابیات، متفاوت است؟

هر دو عالم خاک شد تا عشق سر پایین فکند / غوطه در خون زد جهان تا دست بالا کرد عشق

بر هر سر شاخی که زند برق محبّت / نه شاخ به جا ماند و نه خار و نه خاشاک

گشته ویران خانه‌ام از سیل عشق خانه کن / چشم آبادی مدار از خانمان ویران عشق

هر چه خود را می‌کشم از دست عشقش برکناری / می‌کشد باز آن خم گیسو دل ما را به سویش

4

کدام بیت با سایر ابیات هم‌مفهوم نیست؟

خشنود اگر به جان شود آن دوست، خسروا / عاشق به خویش ره ندهد ترس و باک را

مرد چون شد عاشق جانان نترسد از بلا / مور چون شد بر در شه بیم پای پیل چیست

بی‌بصری می‌کند انکار من از عشق / سهل است چه غم عاشق از انکار نترسد

دل روان جان می‌دهد در عشق آن جانان ما / گر قبولش می‌کند شکرانه‌ها بر جان ما

5

کدام بیت با عبارت زیر ارتباط مفهومی دارد؟

«عشق هرکس را به خود راه ندهد و همه جایی مأوا نکند و به هر دیده روی ننماید.»

تا کدامین قطره گردد قابل تاج گهر / صد حباب این‌جا ز بی‌مغزی سر خود را شکست

مکتوب عشق قابل انشا کسی نیافت / بردیم سر به مهر عدم راز آشنا

دل قابل گل کردن اسرار جنون نیست / در زیر سیاهی است هنوزم سحر داغ

قابل درد تو گشتن داشت صد دریا گداز / آب گردیدم ز شرم و فال چشم تر زدم

شرکت در آزمون آنلاین فارسی 3 - درس 7: در حقیقت عشق | آزمون شماره 4986