شرکت در آزمون آنلاین فارسی 3 - درس 1: شکر نعمت

مفهوم ابيات زیر با کدام گزینه تناسب ندارد؟

«ای مرغ سحر، عشق ز پروانه بياموز / کان سوخته را جان شد و آواز نيامد

اين مدعیان در طلبش بي خبرانند / کان را که خبر شد، خبری باز نیامده»

طريق عشق ز پروانه می توان آموخت / که سوخت جان عزیز و خموش رفت و گذاشت

از نارسیدگی است که صوفی زند خروش / سیلاب چون به بحر رسد می شود خموش

بلبل سزد ز غیرت پروانه سوختن / رنگین به شعله نیست چرا بال و پر هنوز

چه قصه بود، ندانم دلا، فسانه ی عشق / که هر که گوش بر آن کرده از زبان افتاد

در جمله‌ی دوم کدام گزینه حذف به قرینه در «نهاد» دیده نمی‌شود؟

من و برادرم هر یک لنگی کهنه پوشیده بودیم و پلاس پاره‌ای در پشت بسته از سرما.

همانا او را تصور شود که مرا در فضل مرتبه‌ای است زیادت.

کودکان بر در گرمابه بازی می‌کردند پنداشتند که ما دیوانگانیم.

چون وزیر بشنید، مردی را با اسبی نزدیک من فرستاد.

در کدام گزینه حذف صورت نگرفته است؟

گـر تـیـغ بـرکـشـد که محبّان همی زنم اوّل کـسـی کـه لاف مـحـبّـت زنـد مـنـم

درِ آفاق گشاده است ولیکن بسته است از سـر زلـف تـو در پـای دل مـا زنـجیر

خـواهم شدن به میکده گریان و دادخواه کز دست غم خلاص من آن‌جا مگر شود

فـردا کـه پـیـشـگاه حقیقت شود پدید شـرمـنـده رهـروی که عمل بر مجاز کرد

در کدام بیت حذف به قرینهٔ معنوی دیده می‌شود؟

دلم را داغ عشقی بر جبین نه / زبانم را بیانی آتشین ده

ندارد راه فکرم روشنایی / ز لطفت پرتویی دارم گدایی

الهی سینه‌ای ده آتش‌افروز / در آن سینه دلی وان دل همه سوز

هر ان دل را که سوزی نیست، دل نیست / دل افسرده غیر از آب و گل نیست

مفهوم همه‌ی بیت‌های زیر یکسان است، به‌جز:

واصل ز حرف چون و چرا بسته است لب / چون ره تمام گشت جرس بی‌صدا شود

آن‌که کف را دید سِر گویان بود / و آن‌که دریا دید او حیران بود

لب گشودن رخنه در جمعیت دل کردن است / می‌شود مفلس ز گوهر چون شود خندان صدف

چه قصه بود ندانم دلا فسانه‌ی عشق / که هرکه گوش بر آن کرد از زبان افتاد

شرکت در آزمون آنلاین فارسی 3 - درس 1: شکر نعمت | آزمون شماره 3785