فیلم فارسی 3 - درس 10: فصل شکوفایی | استاد معصومه شکوهی نیا

پیش از تو آب معنی دریا شدن نداشت/ شب مانده بود و جرئت فردا شدن نداشت

دلی که شوق رهایی در اوست ای دل من / بدون واهمه از صد هزار می گذرد

غرق غباریم و قربت، با من بیا سمت باران / صد جویبار است اینجا، در انتظار من و تو

حافظ ز غم از گریه نپرداخت به خنده / ماتم زده را داعیه سور نمانده است

استعاره، ایهام تناسب، مجاز، تضاد

حس آمیزی، کنایه، تشبیه، ایهام تناسب

استعاره، مجاز، تضاد، ایهام

حسن تعلیل، تلمیح، تشبیه، استعاره

چون مار زخم خورده دل افتد به پیچ و تاب / هر گه که یاد طرّه‌ی پیچان کند تو را ( تشبیه - ایهام )

حرف صدق از لب دیوانه برون می‌آید / زین صدف، گوهر یکدانه برون می‌آید ( تناسب - استعاره )

دوش در صومعه آمد صنم باده‌فروش / جام می بر کف و زنّار حمایل بر دوش ( جناس تام - استعاره )

سخن که نیست در او استعاره نیست ملاحت / نمک ندارد شعری که استعاره ندارد ( تکرار - کنایه )

ببین، دور از تو، شاهانی که مردند / ز مال و ملک و شاهی، هیچ بردند؟ ( ایهام - جناس )

حرف بی‌جا غافلان را غوطه در خون می‌دهد / مرغ بی‌هنگام را تیغ اجل گوید جواب ( اسلوب معادله - مجاز )

در مجلس دهر، ساز مستی پست است / نه چنگ و نه قانون و نه دف بر دست است ( ایهام تناسب - تشبیه )

هیبت او کوه را بند کمر در شکست / صولت او چرخ را سقف قمر در شکست ( اغراق - حسن تعلیل )