راهنمایی کوتاه: برای پاسخ به این سوال باید مفهوم وجود و ماهیت را در فلسفه بشناسیم.گامبهگام:۱) ابتدا باید بدانیم که وجود به معنای بودن یا هستی چیزی است و ماهیت به چیستی و ذات آن اشاره دارد.۲) اگر وجود جزو مفهوم ماهیت بود، به این معنی است که هستی و بودن یک چیز جزء ذات و چیستی آن محسوب میشد.۳) در این صورت، وجود یک چیز ضرورتاً همراه با ماهیت آن درک میشد و تصور وجود جدا از ماهیت مشکل بود.۴) این دیدگاه میتوانست بر استدلالهای فلسفی دربارهی وجود و هستی تأثیر بگذارد.۵) به عنوان مثال، اگر وجود جزو ماهیت خدا بود، وجود خدا بدیهی تلقی میشد.پاسخ نهایی: اگر وجود جزو مفهوم ماهیت بود، آنگاه وجود یک شیء یا ذات ضرورتاً همراه با تصور آن درک میشد و این میتوانست برهانهای فلسفی دربارهی وجود را تحت تأثیر قرار دهد.مثال مشابه: یک مثال مشابه میتواند این باشد که اگر کسی بپرسد "آیا دایره بودن جزو ماهیت یک گردی است؟" در اینجا گردی (وجود) و دایره بودن (ماهیت) بررسی میشود.اگر میخواهی بیشتر یاد بگیری:
- دربارهی مفاهیم وجود و ماهیت در فلسفه بیشتر مطالعه کن.
- با معلم فلسفهات در مورد این موضوعات بحث کن.
یادآوری ایمنی: در بحثهای فلسفی، همیشه به منابع معتبر رجوع کن و نظرات مختلف را با دقت بررسی کن.