داستان بازرگان و پسران حکایت مرد بازرگانی است که ثروت زیادی داشت و با پسرانش زندگی میکرد. روزی مرد بازرگان تصمیم گرفت به سفر برود. قبل از رفتن، سه عدد سیب به پسرانش داد و گفت: این سه سیب را طوری بین خودتان تقسیم کنید که کمترین سهم، نصف سهم دیگر برادران باشد.
- راهنمایی کوتاه: پسران باید سیبها را به گونهای تقسیم میکردند که حق هر سه نفر رعایت شود.
گامبهگام:
- مرد بازرگان به سفر میرود و سه سیب به پسرانش میدهد.
- او به آنها میگوید که سیبها را طوری تقسیم کنند که کمترین سهم، نصف سهم دیگر برادران باشد.
- پسرها فکر میکنند و راه حل پیدا میکنند.
پاسخ نهایی: آنها فهمیدند که باید یک سیب را به دو نیم تقسیم کنند و به هر برادر یک نیم سیب و یک سیب کامل بدهند.
مثال مشابه: این داستان به ما میآموزد که چگونه با خرد و فکر کردن، مشکلات را حل کنیم.
اگر میخواهی بیشتر یاد بگیری: میتوانی در مورد دیگر داستانهای حکمتآمیز مطالعه کنی.