در این سوال، تعدادی جمله فارسی داده شده است که باید مشخص شود کنایه هستند یا مبالغه.
- راهنمایی کوتاه: ابتدا باید مفهوم کنایه و مبالغه را بدانیم.
گامبهگام:
۱) کنایه به جمله یا عبارتی گفته میشود که معنای غیرمستقیم دارد و معمولاً برای بیان یک مفهوم به شیوهای غیرمستقیم به کار میرود.
۲) مبالغه به اغراق یا بزرگنمایی یک موضوع یا ویژگی اشاره دارد.
۳) حالا بیایید جملات داده شده را بررسی کنیم:
- لقمه به اندازه دهات بردار: مبالغه (چون دهان آدم به اندازه یک دهات بزرگ نیست)
- میتوانم یک گاو را بخورم: مبالغه (به معنی گرسنگی بسیار زیاد)
- از سرما یخ زدم: مبالغه (به معنی بسیار سرد شدن)
- باد به گرد او نمی رسید: کنایه (به معنی بسیار بلندقد بودن یا بسیار مغرور بودن)
- از خستگی مردم: مبالغه (به معنی بسیار خسته شدن)
- آب از سرش گذشت: کنایه (به معنی از حد و اندازه گذشتن یا بسیار مشکل داشتن)
- هزار تا گرفتاری دارم: مبالغه (به معنی مشکلات بسیار داشتن)
- از تکرار زیاد زبونم مو درآورد: مبالغه (به معنی بسیار تکرار کردن یک حرف یا کار)
- به تنگ آمدن: کنایه (به معنی خسته شدن یا ناراحت بودن از چیزی)
- در بند بودن: کنایه (به معنی گرفتار یا مشغول بودن به چیزی)
پاسخ نهایی: جملات داده شده ترکیبی از کنایه و مبالغه هستند.
مثال مشابه: جملاتی مانند "دلم میخواهد پرواز کنم" یا "از شدت گرسنگی دارم میمیرم" نیز مبالغه هستند.
اگر میخواهی بیشتر یاد بگیری: میتوانی به کتابهای ادبیات فارسی یا منابع آموزشی مربوط به آرایههای ادبی مراجعه کنی.