آزمون آنلاین فارسی 3 - فارسی 3 | آزمون شماره 6142

طریق عشق جانان چیست در دریای خون رفتن / مدان آسان که دشوار است ره بی رهنمون رفتن

اگر اندیشه‌ی هر کس برون آری ز دل زان پس / همه ‌کس را چو اندیشه توانی در درون رفتن

اگر چون خاک ره خود را به زیر پای سیر آری / توانی بر هوا آن‌گه چو چرخ آبگون رفتن

نگویم بعد از این کز خود چو موی از پوست بیرون آ / که این دشوار و آسان‌ است اندر رگ چو خون رفتن

از عشق روی دوست مرا خواب و خور نماند / بی او قرار و صبرم از این بیشتر نماند

متحیّرم که پیشت چه حجاب مانعم شد / که نه شکر وصل کردم نه شکایت جدایی

 پروانه نجات بود درد و داغ عشق / شیرازه کن به رشته جان این رساله را

نه چنان دو چشم ما را غم عشق سیر دارد / که به فکر نعمت خود فکند بهشت ما را