فیلم عربی، زبان قرآن 1 (رشته انسانی) - درس هشتم | استاد سیدی

علمٌ قلیلٌ ینفَعُني خیرٌ من مالٍ کثیرٍ یَضُرّني! ( به من سود می‌رساند )

لا أُصَدِّقُ هذا ؛ کلامُک في ذکاوَةِ الدُّلفینِ یُحیِّرني! ( راست نمی‌گویم )

الصَّفیرُ صوتٌ جمیلٌ یُخرَجُ من فم بعض الحیوانات مثل الدّلفین! ( سوت )

اِشْتَرَیْتُ الیوم لِبنتي الصَّغیرة سِوارٌ من الذَّهَب! ( دستبند )

بر شماست به پیروی از قرآن، زیرا آن انسان را از تاریکی های جهل نجات می دهد و ما را به راه مستقیم راهنمایی می کند!

به پیروی از قرآن پایبند باشید، چرا که آن نجات دهنده ی انسان از تاریکی های نادانی و هدایتگر ما به سوی راه مستقیم می باشد!

لازم است پیروی کنید از قرآن، چون آن منجی انسان از تاریکی های جهل است و ما را به راه راست هدایت می کند!

شما باید از قرآن پیروی کنید، زیرا آن انسان را از تاریکی نادانی ها نجات می دهد و به سوی راه راست راهنمایی می کند!

الدّهر یومانِ؛ یوم لك و یوم علیك!: در همیشه روی یک پاشنه نمی چرخد!

سلامة العیش في المُداراة!: 

مدارا می کنم با درد چون درمان نمی یابم / تحمل می کنم با زخم چوم مرهم نمی بینم

إنّی رأیتُ دهراً مِن هجرك القیامة!:

حدیث هول قیامت که گفت واعظ شهر / حکایتی است که از روزگار هجران گفت

شرف المرء بالعلم و الأدب و لا بالأصل و النّسب!: 

گوهرنمای جوهر ذاتی خویش باش / خاکش به سر، که زنده به نام پدر بود  

إذا ماتَ الإنسانُ انقَطَعَ عمله إلّا من ثلاثٍ : وقتی انسان بمیرد آرزویش قطع می شود جز از سه چیز!

إنَّ البحر و عجائبه نعمٌ من الله العظیم : بی شک دریا و شگفتی های آن نعمتی بزرگ از خداست!

ما کان مهندس الصّیانة بالفندق فاتَّصلَ به زمیله : مهندس تعمیرات در هتل نبود پس همکارش با او تماس گرفت!

إنّی أُمرتُ بمداراة النّاس کما أُمرتُ بأداء الفرائض : من مامور به مدارا با مردم و انجام واجبات دینی هستم!

دلفینی را دیدیم که هنگام پرشش بر سطح آب حرکتهای چرخشی انجام می‌داد که ما را متحیر کرده بود!

در حین پرش دلفین بر سطح آب، از او حرکتهای چرخشی دیدیم که حیرت زده شده بودیم!

وقتی دلفین در سطح آب می‌پرید، انجام حرکتهای چرخششی‌اش ما را حیران می‌کرد!

یک دلفین را دیدیم که هنگام جهش خود در سطح آب حرکتهای چرخشی انجام می‌دهد و ما متحیر شدیم!