داستان بهلول و جنید بغدادی از داستانهای عرفانی و آموزنده ادبیات فارسی است. بهلول دانا، مردی عاقل و صوفیمسلک بود که با سخنان حکیمانه خود، درسهای بزرگی به دیگران میآموخت.
جنید بغدادی، از بزرگان صوفیه و عارفان نامدار قرن سوم هجری، شخصیتی بود که بهلول در این داستان به او درسهایی میآموزد.
راهنمایی کوتاه:
سه درس بهلول به جنید بغدادی این بود: ۱) قناعت، ۲) خلوت گزینی و ۳) ترک دنیا.
گامبهگام:
- بهلول به جنید گفت که برای رسیدن به کمال، باید از دنیا دل بکنی.
- او بر اهمیت خلوت و دوری از هیاهو و شلوغی دنیا تأکید کرد.
- بهلول به جنید آموخت که قناعت پیشه کنی و به آنچه داری، راضی باشی.
پاسخ نهایی:
بهلول به جنید بغدادی سه درس مهم آموخت: قناعت، خلوت گزینی و ترک دنیا.
مثال مشابه:
در داستانهای دیگر، عارفان و صوفیان، درسهای مشابهی به شاگردان خود میآموزند.