جزوه عربی، زبان قرآن 2 (ویژه انسانی) - درس ششم | استاد سلطانی راد

اُنْظُرْ إلی ما قالَ وَ لا تَنْظُرْ إلی مَنْ قالَ!

کَلِّمِ النّاسَ عَلی قَدرِ عُقُولِهِم!

تواضَعوا لِمَنْ تُعَلِّمونَ مِنْهُ وَ تَواضَعوا لِمَنْ تُعَلِّمونَهُ!

لِنَعْمَلْ کَثیراً حَتّی نَصِلَ إلی أهدافِنا العالیَةِ!

لأبعد تلمیذاتي عن التّکاسل اجتهدتُ کثیراً!

في الخریف یقطف المٌزارعون ثِمار الأشجار للبیع في السّوق!

لکلّ فصلٍ ثلاثة أشهر و لکلّ شهر أربعة أسابیع!

اجتنِبِ الکذب و النّفاق فإنّهما شرّ لك جدّاً!

لا یقطعِ الطّالبُ کلامَ مُدرّسه و لا یسبقه بالکلام : دانش آموز سخن معلمش را قطع نمی کند و در سخن گفتن از او پیشی نمی گیرد!

لحدیقتنا الکبیرة بابٌ کبیرٌ یُفتَحُ صباحَ کلّ یوم : باغ بزرگِ ما درِ بزرگی دارد که هر روز صبح باز می شود!

أ لا تعلَم أنّ لمن هذه الحقائب یا ولدي ؟ ای پسرم! آیا می دانی که چمدان ها مال کیست؟

تعلَّمتُ بأنقرة مدّة و درستُ في إحدی جامعاتها : در آنکارا مدتی علم آموختم و در یکی از دانشگاه های آن تدریس کردم!

لِیستَلِمن، استَلِموا، اِستلمى!

إستلموا، إستلمنَ، إستلمى!

إستَلِم، إِستَلِمنَ، لِتَسلمى!

لِیستَلِمنَ، إستلِمنَ، إستَلمى!

 وافق الأستاذ لیُؤَجَّل الامتحان لمدّة یومین: استاد موافقت کرد که امتحان به مدت دو روز به تأخیر بیفتد!

لا یتّحدِ المؤمنون الظّالمین في إدارة شؤونهم: مومنان در ادارۀ کارهایشان نباید با ظالمان متّحد شوند!

 قمتُ لأداء واجباتي و لن یغلب عليّ الکسلُ: به انجام تکالیفم اقدام کردم و تبلی بر من چیره نخواهد شد!

کان الثّلج یَنزل من السّماء فلم أستطع الذّهاب إلی المدرسة: از آسمان برف می بارد، لذا نمی توانم به مدرسه بروم!