نحنُ لا نسمحُ لأعداءنا حتّی یتدخّلوا في أمورنا!

نحنُ لن نسمح لأعداءنا أن یدخلوا في شُؤوننا!

نحنُ لن نسمح لعُداتنا أن یتدخّلوا في أمورنا!

نحنُ سوف لا نسمح لعُداتنا أن یتدخّلوا في أمرنا!

«قرأت کتاباً جمیلاً، قد کتبت الکِتاب أمّي!» : کتاب زیبایی خواندم، این کتاب را مادرم نوشته است!

«هذا الکتاب کنزُ یٌنتفعٌ به فی الحیاة!»: این کتاب، گنجی است که از آن در زندگی سود می بریم!

«إن طالعتُ هذاالکتاب فهمتُ تاریخاً ذهبیّاً!»: اگر این کتاب را مطالعه کنم ، تاریخی زرّین را میفهمم!

«قد تعلّمتُ مِن التّاریخ أسرار إفشال الأعداء»!: از تاریخ راز های شکست دشمنان را یادگرفته ام !

اِشتریتٌ السّوار العتیق و أعطیتٌهٌ أختي!

اِشتریتٌ سِواراً عتیقاً و أعطیته أختي!

بِعتٌ سِواراً عتیقاً و أعطیته أختي!

أشتري السّوار العتیق و أُعطیه أختي!

از نو به پا خاستم و از من تعهد گرفت که در راهی که قبلا قدم گذاشته بودم حرکت کنم!

بار دیگر ایستادم تا از من عهد بگیرد که در راهی قدم نهم که پیشتر در آن حرکت می کردم!

ایستادم تا بر عهده بگیرم عهدی جدید را و در راهی گام نهم که او قبلا پیموده بود!

دوباره ایستادم و از من عهد گرفت که در راهی حرکت کنم که قبلا در آن حرکت کرده بودم!

معلّمنا یحبّ تلامیذه کثیراً!

آمنتم بالله ایمان المؤمنین!

لی طالبتان فی مدرستنا ترتّلان القرآن ترتیلاً!

بعث الله الأنبیاء مبشّرین و منذرین!